سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عاشقانه

 

 

امروز سیزده بدره و تو پیشم نیستی ...

با خونواده اومدم تو ی جنگل ، جنگل قشنگیه ، درختای کاج بلند داره و زمینش با علفهایی ک پای آدمو قلقلک میده پوشیده شده . هوام خوبه البته ی کم سرده ولی در کل خوبه .

مردم هم دور و برمونن ، میزنن و میخونن و شادن ...

اما من ...

نه میتونم شاد باشم ن میتونم از طبیعت لذت ببرم چون تو رو ندارم ...

هر جا رو نگاه میکنم میبینمت .

ی وقتایی ک حواسم از عالم واقع میره تو خیال فکر میکنم رفتی جایی زود بر میگردی پیشم ، اما همین ک ب خودم میام میبینم ن نیستی واقعا کنارم نیستی ...

مثل دیوونه ها خیره میشم ب ی نقطه یاد خاطره های شیرین و قشنگمون میوفتم ناخودآگاه خندم میگیره ، مامانم ی دفعه ای میپرسه ب چی میخندی ؟؟؟؟؟

و من با نگاهی ک میدزدم تا نبیننش میگم هیچی ...

سخته نبودنت خیلی سخته نبودنت

سخته و قلبم درد میگیره وقتی میبینم دو نفری رو ک تازه باهم ازدواج کردن ،دست تو دست هم همه جا میرن و میگن و میخندن...

سخته و قلبم درد میگیره وقتی سر میزارن رو شونه های هم و از زندگی و آیندشون میگن..

همه اینا سخته سخت تر از اون چیزی ک بتونی حتی تصورشو کنی ...

فکر کنم راه حل این همه دلتنگی و درد حبس کردن خودم تو خونه باشه !!!!

تا نبینم عاشقا رو ...

تا نشنوم صداشونو ...

توی اتاقم همش برم تو خیالی ک مدام تو توش قدم میزنی .

امروز سیزده بدره و تو پیشم نیستی ... 

 




تاریخ : یکشنبه 93/1/17 | 12:22 عصر | نویسنده : مینا پارسی | نظر

  • دوربین مداربسته
  • گوگل رنک
  • وبلاگ شخصی
  • ایران آی تی